شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

دارم می ترکم ....

دارم می ترکم ....

بمب!

تیکه تیکه هامو جمع میکنی یا اینم به تو مرتبط نمیشه ؟

برو

گوش بگیر ببین چی میگم !

 این اون چیزی که ازت میخوام :

برو !

 

.

.

.

-------------------------------------------------------------------------------ـ>

نظرت چیه ‌‌؟

میبینی  تو این چار دیواری که جز من و دیوار های عمود سر به فلک کشیده اش چیزی دیگه نیست ! با این همه تنها یی بازم میخوام تنها تر باشم !

 نظرت چیه در باره ی یک گودال به عمق نیستی و پهنای   این جسم  نحیف چند صد کیلویی من ؟

شاید اینجوری میل به تنهاییم به انتها برسه !

 

باری این چنین است انسان جانم !

ساعت ۲:۲۰ دقیقه  صبح پنجشنبه است ....

از شدت سرما برای اینکه قندیل نبندم سشوار روشن کردم ....و خودم را گرم میکنم.. خوب دیگه  را هی نیست ...

چیزی که منو تا این ساعت بیدار نگه داشته سرما نیست . بلکه در تعجبم از گرمایی که ازم دریغ شده !

 باری این چنین است  انسان جانم !

مخم ازتو کپک زده ! 

از  نم  هوا نیست !

از  کار زیادی است که انجام نمی دهد !

 

 

 

همین است که هست !

صلیبت را ویران میکنم !

وقتی که معکوس همه ی عکسهایت ایستادی آنوقت نیشخندم معنا میگیرد .

از این خاکی که بر سر میکنم بوی خون می اید. بوی خون لخته شده ای که بیش از آنچه که فکر کنی قرمز است .

ولی آیا زبان سرخت اینگونه کرد؟

بعید میدانم به زبان سرخت ربطی  داشته باشد . هر چه که  هست زیر سر آن دل صاحب مرده ات است  که همه  معادله ها را به گند می کشاند .

کفنت سفید ست همچون موهای رو شقیقه هایم !

میدانم استاد این بار هم این جملات پا در گریز پیوند معنایی ندارند  ولی ترتیب گفتنم همین است که هست !

 

واقعا پشه ها شبا کجا میرون ؟

کجا ؟

اونجایی که هستم برای من نیست !

 

برای اینجایی که هستم نیستم !

اینجا کجاست ؟

اونجا  کجاست ؟

فرقشونو نمی فهمم! فرقی ندارند ...

 

اونجایی که میخوام باشم نیستم !